مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
دارد از جام ولایت باده میریزد زمین ذرّه ذرّه داغِ فوق العاده میریزد زمین شبه پیـغـمبر ندارد جای سـالم در تنـش عضو عضوِ این پیمبرزاده میریزد زمین إرباً إربا یعنی آنجا که گلاب از برگ گل قطره قطره میشود آماده میریزد زمین پـاره کـرده ضربهٔ نیـزه نخ تـسـبـیح را دانه دانه از دلِ سجـاده میریـزد زمین از نفس افتاده و چشمش سیاهی رفته است جویِ خون از پیکری افتاده میریزد زمین گل که پرپر شد همه گلبرگ هایش بیرمق با نسیمی، با تکانی ساده میریزد زمین میرساند با سرِ زانو خودش را یک پدر اشک از چشمانِ یک دلداده میریزد زمین میرود با دست لرزان؛ دارد از بین عبا تکه تکه پیکرِ شهـزاده میریزد زمین! |